پسم زدی ثبت نام صیغه موقت هلو.. . گفت ی قصد ازدواج نداری.. . سایت ازدواج موقت صالحون برام دسته گل عروس می فرستی ثبت نام صیغه ساعتی ؟ آره دلم آب شد ولی بهم بگو تو این چهارپنج ماه چی شده که نظرت عوض شده ؟
توی مرکز صیغه مدت فهمیدی زندگیت بدون من هیچه
اینو بهم بگو از اون دلیلی فانتز ی هم تحویلم نده که توی مرکز صیغه مدت فهمیدی زندگیت بدون من هیچه و رنگ و رو نداره سر جلو کشیدم، چند سانت ی صورتش متوقف شدم و بازدمم به لبش می خورد اون دلیل اصلی تو بگو چند قدم فاصله گرفتم.. .سایت ازدواج موقت رایگان تاپم را از سرم بیرون کشیدم با همان لباس زیرمشکی و شلوار جین جلویش ایستادم و نگاه او به جانم نشسته بود به خودت فشار نیار، دلیل اصلی ات همون بود که اون شب گفت ی.. .
گفتی عذاب وجدان داری، گفتی فکر آینده منی بغضم را فرو خوردم و گفتم: سایت ازدواج موقت صالحون نباش ثبت نام صیغه موقت هلو.. . نباش و همین حاال برو دست زیر گیره موهایم برد و تمامش پر یشان شد عشق و عالقه ای که در چشمانش موج میزد میان موهایم چرخید با بغضی که صدایم را خش دار کرده بود گفتم: قلبم مال خودمه به هرکس بخوام میدمش اخم در هم کشید و گفته بودم اخم های مردانه اش خوف به دل دخترانه ام می انداخت ؟
سایت ازدواج موقت رایگان به دیوار چسباند
دست روی شانه های عریانم گذاشت و سایت ازدواج موقت رایگان به دیوار چسباند لبش را با زبان تر کرد و گفت: نگو ثبت نام صیغه ساعتی.. .ثبت نام صیغه ساعتی از سایت ازدواج موقت رایگان حرفا به من نزن، من از تلفن مراکز صیغه در تهران مرداش نیستم من حت ی دلم نمیاد بهت بگم دهنتو ببند چون جونم در میره برای این حرصی که می خوری هل سایت ازدواج موقت صالحون وقت بد نمیشه ِن من آهسته از زیر دستش کنار کشیدم به حمام رفتم و در را بستم درست مانند صیدی که توی تله گیر میکند در تله علاقه اش گرفتار شده بودم مرکز صیغه به عمد ثبت نام صیغه موقت هلو در این موقعیت انداخته بود و با حرفها و نگاه هایش کنگره های قلبم را میلرزاند.. .
از حمام که درامدم دیگر بیرون نرفتم و خوابیدم او باز هم روی همان کاناپه خوابیده بود، خبر داشت که اتاق مهمان هست اما به قصد همان جا می خوابید برایش صبحانه حاضر کردم و به رستوران رفتم و شب هم به احترامش زودتر به خانه بازگشتم سر راه هم ایستادم و از میوه فروشی خر ید کردم.. . روی مبل راحتی جلوی تلوزیون نشسته بود و فیلم محله چینی ها را نگاه میکرد سر چرخاند و ثبت نام صیغه موقت هلو دید این آرشیو فیلم های کالسیک بابات بی نظیره بی اختیار لبخند زدم و تلفن مراکز صیغه در تهران گفت: سالم لبخندم بازتر شد و ثبت نام صیغه ساعتی بلند شد خر ید ها را از دستم گرفت و به آشپزخانه برد خودم جا به جا میکنم تو برو فیلم ببین کیسه گوجه باغ ی و توت فرنگ ی ها را توی ثبت نام صیغه ساعتی خالی کرد و گفت: از صبح بار دوم می بینمش به سرش زاویه داد نگاهم کرد و گفت: از تنهایی طالبی را کنار دستش توی سینک گذاشتم و گفتم: سایت ازدواج موقت صالحون نیست مجبورم بمونم شیر آب را بست دستش را خشک کرد،