بادم خوابید، چایم را سر کشیدم و او گفت: اینجور غذاها رو خونه مامانم میخورم، بلدم نیستم بپزم که بخوام موادشو تهیه کنم یکی نبود بگوید خب مرد حسابی خودت پیشنهاد قیمه دادی مامانت دستپختش خوبه؟
سرش را تکان داد و گفت: معرکه ست نگاهم کرد من صیغه ایرانیان سایت تو این مورد شانس اوردم آخه تو هم دستپختت عالیه لبخند زدم و بساط صبحانه را جمع کردم و فریزر را وارسی کردم تا ببینم بر ای ناهار چه می توانم درست کنم سایت صیغه ایرانیان خانم یگانه هم به تراس رفت و چند تماس کاری گرفت و بعد با لب تاپش مشغول شد من هم در حالی که غرغر میکردم در یخچال را بستم تو چرا هیچی تو یخچالت نداری؟
سایت صیغه ایرانیان/همسریابی ازدواج موقت هم خودتو اذیت نکن
پشت به من داشت اما صدای خنده اش را شنیدم من معموال توی دفتر غذا میخورم سایت صیغه ایرانیان/همسریابی ازدواج موقت هم خودتو اذیت نکن موقع ناهار زنگ میزنم یه چیزی بیارن بدون توجه به حرفش روی صیغه ایرانیان سایت خم شدم استانبولی دوس داری ؟
ورق و خودکار دستش را روی صفحه کیبورد لب تاپ گذاشت و چرخید مرا نگاه کرد و گفت: آره استانبولی دوست دارم مشغول مقدمات پخت غذا شدم و به عادت همیشه موهایم را سایت صیغه ایرانیان تلگرام سرم جمع کردم به سالن سرک کشیدم، هنوز همانجا نشسته بود و سرگرم کارش بود فکری به سرم زد کنترل تلوزیون را برداشتم و خوشحال شدم وقت ی دیدیم فلش آهنگ هایش روی دستگاه بود آنقدری مشغول کارش بود که حتی متوجه روشن شدن تلوزیون هم نشد توی لیست آهنگها گشتم و همان آهنگ گروه دال بند را پلی و صدایش را بلند کردم سرش را سایت صیغه ایرانیان قم برد.
گیج به تلوزیون و اطراف نگاه کرد چرخید و مرا که پشت سرش ایستاده بودم دید و لبخند لب تاپش را بستم و گفتم: کار دیگه بسه به موهایم اشاره زد و گفت: بست ی شون سر خورد... ُ گیره ها را کشیدم، موهایم به پایین چشمهایش روی موهای پر یشانم مانور میداد، دستش را فشردم و گفتم: سایت صیغه ایرانیان خانم یگانه ؟ لبخندش پررنگ شد رقص ؟؟
سایت صیغه ایرانیان قم بود
دستش را کشیدم اره رقص ایستاد. با آهنگ همراه شدیم ضربان قلبم سایت صیغه ایرانیان قم بود و به قدری هیجان داشتم که نمی توانستم نگاهش کنم. کنار گوشم گفت: دلبریات امان می بره دختر شیرازی نالیدم کدوم دلبر سایت صیغه ایرانیان/همسریابی ازدواج موقت ؟ نگاهم کرد صیغه ایرانیان سایت موهای بلندم را یک طرف جمع کردم و گفتم: از چ ی می ترسونی منو؟
چشمانش چرخیدم که به آشپزخانه بروم که صدایم کرد.خندیدم. آره بخند من هنوز می خندیدم در حدی که اشکم درامده بود و او با لذت خندیدنم را تماشا میکرد موبایلم زنگ خورد سرش را بلند کرد نگاهی به صفحه اش انداخت و گفت: بیا رویاست فعال نجات پیدا کردی تماس را وصل کردم سالم رویا جون سالم خوبی کجایی ؟ با چشم و ابرو فهماندم که ساکت باشد اما او لجباز بود. به رویا گفتم: خونه ام نرفت ی سایت صیغه ایرانیان تلگرام؟
نه امروز حوصله نداشتم زنگ زدم بگم کادوت خیلی قشنگ بود دستت درد نکنه صیغه ایرانیان سایت فدات شه قابلتو نداشت تماس را که قطع کردم برهان گفت: رویا همیشه اینقدر پیگیرته ؟ گوشی را کنار گذاشتم نه به این شکل ثانیه ای بعد پرسید سایت صیغه ایرانیان خانم یگانه ؟ قبل از من مردهای دیگه ای هم تو زندگیت بودن ؟ از سوالش جا خوردم، چه چیز باعث شده بود این سوال را بپرسد ؟ چرا می پرسی ؟ نگاهش را به صورتم داد و سایت صیغه ایرانیان یگانه گفتم: دونستن اینکه قبل از تو مردای دیگه ای هم بودن تو رو اذیت میکنه اینطور نیست ؟