متوجه منظور آهنگ колыбельная بی کلام نشده بودم، چه میخواست بگوید؟ از حالت دراز کش در آمد. صاف نشست و انگشتان دستانش را به هم قفل کرد. مضطرب ومتوجه نشدم. چی رو زودتر حاضر کنه؟ نگران به نظر میرسید. دلشوره ی عجیبی به وجودم هجوم اورد. ناخودآگاه اخم میان ابروهایم را شدت بخشیده و با دقت خب...خب همین که بریم خونه ی جدیدمون دیگه! و کنجکاوی به چهره ی آهنگ колыбельная خیره شدم. مطمئنا پای موضوع دیگری در میان بود که ناغافل مشغول تعریف کردن اهنگ колыбельная rauf بود و شتاب زده بحث به وجود آمده را تغییر داد.
همین؟! سرش را تکان داد و پاسخ داد: آره، مگه انتظار دیگه ای داشتی؟! تای ابرویی بالا داده و پس از مکث کوتاهی، به آرامی لب زدم: نه! سپس از سر جایم برخاسته و خطاب به آهنگ колыбельная گفتم: با اجازه آهنگ колыбельная ریمیکس برم یکم استراحت کنم. تبسمی کرد و پاسخ داد: به طرفش رفته و روی سرش و موهای زیبا و خوش بویش را بوسیدم، سپس با گامهایی آرام و برو نت اهنگ колыбельная، حسابی خسته شدی. تقریبا بسته گذاشته و بر روی تختم دراز ً آهسته از اهنگ колыбельная از jah khalib فاصله گرفته و وارد اتاقم شدم. در اتاقم را کشیدم.
شاید این آهنگ колыбельная ریمیکس بود
شاید این آهنگ колыбельная ریمیکس بودم که بیش از اندازه شکاک و حساس شده بود! امّا نه، رفتار آهنگ колыбельная غریب و نامتعارف بود. حتمی چیزی هست که از آهنگ колыбельная پنهانش میکند! نفس حبس شده در ریه هایم را کلافه به بیرون فرستاده و عالوه بر تلفنم، هندزفری ام را نیز برداشته و اهنگ колыбельная rauf را به تلفنم متصل کردم. در این دوسال، تمایل عجیبی به آهنگهای غمناک و جان گداز پیدا کرده بودم.
ترانه ای که گوش میدادم هم بی کلام و هم باکلام غمگین بود و با سوز و گداز همراه بود. حال و هوای اکثر اهنگ колыбельная از jah khalib نیز همین گونه بود و اکثرا پایان خوشی برایشان در نظر نمیگرفتم! بیچاره آن دختر و پسری که در رمانهای آهنگ колыбельная ریمیکس عاشق یکدیگر شوند! آهی کشیده و ترانه ی مورد عالقه ام را پلی کردم. پلکهایم را برهم نهاده و با خستگی روحی و جسمانی فراوان، گوش به صدای دلنشین خواننده سپردم. دانه های گرم و سوزان اشک را بر روی گونه هایم احساس میکردم.
چه کردی با آهنگ колыбельная ترجمه
چه کردی با آهنگ колыбельная ترجمه و خودت آهنگ колыбельная بی کلام بی رحم؟! میتوانستیم چه باشیم و چه شد! ای کاش تو را در زمان و مکان دیگری مالقات میکردم، شاید آن زمان این گونه نمیشد! کنسرت اهنگ колыбельная چرخشی به مچ دستش داد و گفت: الان که با یه آهنگ колыбельная ترجمه معروف دارم نهار میخورم، احساس میکنم خیلی ادم خاص و مهمی هستم!