در این چندسال اخیر اولین باری بود که داشت درمورد ازدواج با او صحبت می کرد. ابروهایش خود به خود بالا پریده بود. لبخند سایت توران ازدواج خر کنی زد و آرنجش را روی میز گذاشت. در چشمان سردرگم خواهرش خیره شد. جریان که تو پریز برقه! جدی دارم می گم! یک اتفاقی افتاد پ.... اجازه نداد تا ادامه دهد. بحث خواستگاری و ازدواج مجدد که می شد حال سایت همسریابی توران ازدواجها دگرگون می شد. سایت همسریابی توران ازدواج دائم همسریابی رایگان را قطع کرد. با صدایی که سعی می کرد کنترلش کند گفت: سایت توران ازدواج دائم تو به سرت ضربه خورده؟
تحویل سایت همسریابی توران ازدواج دائم میدی؟
این چرندیات چیه داری به هم می بافی و تحویل سایت همسریابی توران ازدواج دائم میدی؟ خوبه خودت اتفاق پنج سال پیش و دیدی هنوزم حرف از این ماجرا می زنی؟ شاهد بلایی که سرم اومد بودی! سایت توران ازدواج دائم تلخ خندید. نگاهی به اطراف انداخت و ادامه داد: واقعا عجیبه! نکنه چیزی از من دیدین که می خ... سایت ازدواج توران ۸۱ که متوجه برداشت اشتباه خواهرش شده بود. با عصبانیت سایت همسریابی توران ازدواج دائم همسریابی رایگان را قطع کرد. سایت همسریابی توران ازدواج دائم دارم برای خودت میگم!
فکر می کنی سایت ازدواج توران 81 تا کی می تونه از من و تو حمایت کنه؟ نهایت یک سال دیگه! اگه سایت همسریابی توران ازدواج دائم بگیره چی؟ به نظرت زنش می ذاره شوهرش پیش ما دوتا باشه؟ مارو قبول می کنه؟ به چه عنوان قبول کنه؟ حتما میاد به طرف مثل اون دفعه ی یلدا میگه این سایت توران ازدواج و اینم سایت توران ازدواج دائم! دختری که انقدر دوسش داشت چندسال پیش سایت همسریابی توران ازدواجها حرف و بهش زد! بقیه که جای خود دارن. نیما تا کی می خواد مجرد بمونه؟ چهل و یک سالشه!
یادت نره سایت ازدواج توران 81 یک آدم غریبه اس
همه چی داره خونه، ماشین و.... چرا باید پای من و تو بسوزه ؟ این و یادت نره سایت ازدواج توران 81 یک آدم غریبه اس که وقتی ما دوتا رو دید سایت همسریابی توران ازدواج دائم همسریابی رایگان به حالمون سوخت. دستش درد نکنه خیلی دوسش داریم! هم من هم تو ولی جواب من و بده تا کی؟ اونم آدمه سایت ازدواج توران 81 جدید یک چراغ روشن تو خونه اش می خواد. اون بچه هایی از وجود خودش می خواد. خشک شد. یک چیزی درون وجودش لرزید اون بلاخره حرف هایی که ته سایت ازدواج توران 81 جدید مانده بود را به زبان آورده بود.
تا کی سایت ازدواج توران 81 می خواست پای او و سایت توران ازدواج دائم بنشیند؟! سنگینی نگاه مردم را به خوبی روی خودشان حس کرد. سرش تیر کشید. هنوز چند وقت بود که به زندگی قبلیش برگشته بودم و الان با شنیدن این حرف ها از زبان سایت ازدواج توران 81 جدید یک جوری شده بودم. اون که متوجه شد خیلی تند رفته است زیرلب ناسزایی نثار خودش کرد و با صدای آرام و شرمنده ای گفت: سایت توران ازدواج من متاسفم! جو بدی در کافی شاپ حاکم بود. صدای پچپچ مردم مانند سوهان روی اعصاب سایت توران ازدواج کشیده می شد، کوله اش را برداشت و بدون نگاه کردن به چهره اش گفت: بی خیال اون! بهتره بریم!