همسریابی آنلاین هلو - همسريابي


همسريابي اغاز نو ورود به حریم شخصی دارد؟

برگشتم و پشت سرم و نگاه کردم بعدم یه نگاه به ورود به سایت همسریابی آغاز نو صفحه اصلی کردم یه نگاه هم به اون مشنگ: مردم و اسکل کردین؟ چی بهش گفتی؟

همسريابي اغاز نو ورود به حریم شخصی دارد؟ - همسريابي


همسريابي اغاز نو ورود به پنل

خوب کی دیگه غیر از تو سر این میزه! صفحه ورود به سایت همسریابی آغاز نو ابرویی بالا انداخت و برگشت و به میزی که توی نیم رخش قرار داشت نگاه کرد منم برگشتم و پشت سرم و نگاه کردم بعدم یه نگاه به ورود به سایت همسریابی آغاز نو صفحه اصلی کردم یه نگاه هم به اون مشنگ: مردم و اسکل کردین؟ چی بهش گفتی؟ سايت همسريابي اغاز نو ورود به نیشش و باز کرد و گفت: گفتم تو دوست دخترشی می خواین کات کنین ازت متنفره ولی تو ولش نمی کنی!

ورود کاربران به سایت همسریابی آغاز نو پخی زد زیر خنده

ورود کاربران به سایت همسریابی آغاز نو پخی زد زیر خنده و من دست به سینه گفتم: اون وقت نگفت خودت این وسط کی هستی؟ همسريابي اغاز نو ورود به جوجه کبابشو قورت داد و گفت: چرا؟ منم گفتم دختر خاله اشم اینقدرم بدم میاد از تو! امروز می خواستن دوتایی بیان بیرون ولی صفحه ورود به سایت همسریابی آغاز نو به من التماس کرد باهاشون بیام که با تو تنها نباشه! از بس که از تو بدش میاد! از خوشی در حال مرگ بود همسريابي اغاز نو ورود به یه لبخند بهش زد و گفت: خوب با این شماره شد چندتا! ؟ ورود کاربران به سایت همسریابی آغاز نو با یه حالت خوشی برگشت و به همسريابي اغاز نو ورود به نگاه کردم که گفتم الان از ذوق بمیره یعنی واقعا این داداش من بیست و پنج سالشه؟؟!!! مغزش تو پونزده سالگیش یخ زده به !

همسريابي اغاز نو ورود به خیلی کارشناسانه سر تکون داد

فکر کنم هفت هشت تایی شده باشه! همسريابي اغاز نو ورود به خیلی کارشناسانه سر تکون داد و گفت: خوبه! ولی جای پیشرفت داری! زد زیر خنده و گفت: بابا من دیگه کم آوردم تو دیگه کی هستی! بینین من با کیا دارم زندگی می کنم سايت همسريابي اغاز نو ورود به نیشش و باز کرد و گفت: من سايت همسريابي اغاز نو ورود به! با خنده نگاهشو از ورود به پنل کاربری همسریابی آغاز نو گرفت و برگشت سر خوردنش و گفت: خانمی! یه سرفه مصلحتی کردم و گفتم: در ضمن منم اینجام! ورود به پنل کاربری همسریابی آغاز نو شونه ای بالا انداخت و گفت: خوب پاشو برو دیگه! چی از جون این بچه می خوای! چشمام گرد شده بود ورود به سایت همسریابی آغاز نو صفحه اصلی با اخم چنگالشو ول کرد توی بشقابش و گفت: بابا به چه زبونی بهت بگه از ریختت حالش به هم می خوره!

مطالب مشابه


آخرین مطالب