فست فود میخوری دواست، بعد سرش را برد و گفت: صیغه موقت در تلگرام واقعا بسته های خالی غذا را برداشتم وبه آشپزخانه رفتم صیغه موقت در تهران تلگرام آبلیمو یادت نره خندیدم و او گفت: جدی گفتم با ته خنده ای که روی لبم بود گفتم: خاله صیغه موقت تلگرام سایه تو از سرم کم نکنه اون که صیغه موقت در تلگرام ولی خاله و زهرمار!
شربت آبلیمو کم شیرین برایش درست کردم و به اتاقم رفتم تا لباسهایم را عوض کنم تمام بگ لباس هایی که دیروزخریدم هنوز گوشه اتاق افتاده بود حتی وقت نکرده بودم صیغه موقت قم تلگرام را سامان بدهم صيغه موقت تلگرام وارد شد و با تعجب گفت: اینا لباسه؟ آره همش مال خودته؟
خندیدم آره دو جعبه ی لباس خوابم را برداشت، زیر چشمی نگاه ی به من کرد که جلوی میز آرایش، آرایشم را پاک میکردم لباس را از جعبه اش بیرون آورد، لباس خواب ساتنی با رنگ صدف ی صيغه موقت تلگرام چقدر خوشگله این چند گرفتی ؟
رسیدش همونجاست نگاهی به برگ رسید انداخت و گفت: چقدر گرون راست می گفت برای دو ِست لباس خواب مبلغ زیادی پرداخته بودم اما مهم نبود و من برای لحظه ای به خودم امدم، این روزها هرکاری میکنم از خودم می پرسم خوشش میاید؟
من و او تنها یک بار کنار هم بودیم و آن هم روز جمعه گذشته در خانه اش بود در شور کنارش بودن، حالی را به من منتقل کرده بود که دلم هر لحظه بیشتر برایش می تپید زیر گوشم نجوا کرده بود و بعد هم بدون اینکه خواسته دیگری داشته باشد پر اهمیت بود.. . ُ مرا به آغوش کشیده و صیغه موقت اصفهان تلگرام برایم از پشت میز بلند شدم و از کشو تاپ ساتنی بادمجان ی ام را برداشتم و همانجا جلوی صیغه موقت در تهران تلگرام پوشیدم و او هم با پررویی تمام تنم را وجب کرد.
صیغه موقت در تهران تلگرام که چشم ناپاکی میکرد
رو به صیغه موقت در تهران تلگرام که چشم ناپاکی میکرد گفتم: از رو نر ی یه وقت و او در حالی که نگاهش هنوز به من بود گفت: ولی چه عشقی میکنه طرف! استرس به جانم افتاد، صیغه موقت تلگرام شک کرده بود بد هم شک کرده بود و من برای اینکه بحث را به شوخ ی بکشانم روفرشی هایم را از پا کندم به طرفش پرت کردم و گفتم: عوضی کدوم طرف ؟ او هم خندید و گفت: وحشی نشو صیغه موقت در تلگرام!
برایش پشت چشم نازک کردم و سمت کمدم رفتم و او ب ی هوا پشت پایم را نیشگون گرفت و من آخم درامد آی وحشی منم یا تو؟ به مسخره خندید و کمکم کرد لباسهایم را توی کمد جا بدهم گوشی موبایلم زنگ خورد، بود سالم دختر شیرازی ما چطوره ؟ خوبم تو چطوری ؟ ممنون صیغه موقت اصفهان تلگرام گوشی شو جواب نمیده گوشیش پایینه من دم درم بهش بگو بیاد تو نمیای؟
به صيغه موقت تلگرام گفتم
نه از صبح صدا سیما بودم خسته ام باشه بهش میگم بیاد به صيغه موقت تلگرام گفتم: بیچاره چقدر صداش خسته بود پاشو برو معطلش نکن صیغه موقت تلگرام رفت و من هم چون لباسم مناسب نبود بدرقه اش نکردم به اتاقم برگشتم مسواک زدم، نخ دندان کشیدم، جلوی میز ارایش نشستم مرطوب کننده به صورت و دستهایم زدم که صدای صیغه موقت قم تلگرام بلند شد باخنده بلند شدم باز چی جا گذاشتی خاله ی بی حواس ؟
از پله ها سرازیر شدم و با تعجب دیدم که تصویر آ یفون قرمز بود! مثل اینکه کسی دستش را جلوی صیغه موقت در تلگرام گذاشته باشد نگاهی به ساعت دیواری انداختم، ساعت از یازده شب گذشته بود با تردید گوشی را برداشتم کیه ؟ دست از جلوی دوربین کنار رفت و صورت بشاش صيغه موقت كانال تلگرام را دیدم و با خوشحالی گفتم: بیا تو به حیاط پرواز کردم با همان دمپایی رو فرشی از پله ها پایین دویدم و او را به آغوش کشیدم مرا به خودش فشرد و من گفتم: چقدر خوب که اومدی