شروع کرد به دور شدن از من. دروغ گفتم. از دیروز این بچه شده دلیل دل خوشیم. همین دخترهی سرخوش. شاید نتونه ازدواج با چه کسانی حرام ابدی است رو بهتر کنه ولی حرف زدن باهاش آرومم میکنه. بهش میگن جفت روحی. کشش خواهرانه عجیبی بین من و ازدواج موقت با چه کسانی حرام است برقرار شده بود! لبخندی زدم و دوباره مشغول کارم شدم.
امروز خانم نیکوسخن ازدواج با چه کسانی حرام است تلوزیون کارگاه رو گذاشته بود رو فیلم و سریال تا با اخبار اعصاب خرد کن ازدواج با چه مردانی حرام است بد نشه! گرچه اگه زور خانم نیکوسخن نبود، حکم ازدواج با مادر زن خانم نمیذاشت تلوزیون کانالی غیر از شبکه باشه! سریاله چه قدر مزخرف بود. یعنی آدم حالش به هم میخوره! یعنی به معنای واقعی کلمه گند زدن به فیلم و سریال! این چرت و پرتها چیه آخه میسازین؟ داستان مزخرف، فیلمنامه مزخرف، کاراکترها و ادا ازدواج با چه کسانی حرام ابدی است مزخرف! یکم نظر بگیرین از من!
ریزخندهای کردم. نیلوفر خندید و گفت: چیه میخندی دختر؟ ما رو هم که دیگه تحویل نمیگیری! بهش نگاهی کردم و گفتم: عه سالم! شرمنده. من که اومدم نبودی. آره دستشویی بودم. حالت بهتره؟ هنوز رنگ به روت نیست. از دیروز خیلی بهترم. اگه امروزم میپیچوندم این ازدواج با چه کسانی حرام است زندهم نمیگذاشت! نیلو خندید و گفت: مثل این که خانم معصومی از تو خوشش اومده. ازدواج موقت با چه کسانی حرام است این دختره خیلی سرخوش و مهربونه. بیشتر روحیات یه بچه رو داره تا یه زن رو!
خانواده اش پولدارن. بیخود نیست یه ماشین رو فقط انداختن زیر پای این! چیزی نگفتم و فقط سری تکون دادم. فکر کنم باباش شیخی چیزیه که اینجوریه سر و وضعش! تکسرفه ای کردم و گفتم: درست نیست راجع به بقیه قضاوت کنیم! و بعد به کارم مشغول شدم. این جدیتم یعنی دیگه نمیخوام حرف بزنم. نیلو هم خودش این رو میدونست؛ برای همین چیزی نگفت. خوب بود، نیلو توی این ازدواج موقت با چه کسانی حرام است اخیر، تنها دوست من بود که اون هم فقط یه دوست معمولی، نه بیشتر!
حکم ازدواج با مادر زن از این آدم ها چندتا بیشتر ندیدم
اما زینب از اون جنس خوبه است. از اون آدمها که باید بچسبی بهشون. نمیدونم تا حکم ازدواج با مادر زن از این آدم ها چندتا بیشتر ندیدم. اگه زودتر یکیشون رو گیر می انداختم و باهاشون هم صحبت می شدم، شاید ازدواج با چه کسانی حرام است وضعم این نبود! بعد از تعطیل شدن کارگاه، تندتند به سمت اتوبوس حرکت کردم. زینب پیام داده بود که میاد ازدواج با چه کسانی حرام است تا دوباره ببر تم ناهار. من هم مخالفت کردم و تصمیم گرفتم برگردم خونه. گرچه توی خونه ناهاری نیست. مامان و بابا هر دو توی ادارهشون ناهار میخورن. درواقع فقط جمعه هاست که همه مون باهم ناهار میخوریم.
ازدواج با چه مردانی حرام است هم نمیشه
حال ناهار درست کردن ندارم ولی خب دوست هم ندارم گیر زینب بیفتم. ازدواج با چه مردانی حرام است هم نمیشه باهاش صمیمی شد. خطرناکه! نمیخوام بگم بده، ولی حس میکنم شاید زیادی سرخوشه و شاید نباید خودم رو آویزونش کنم. وگرنه فکر میکنه من ندید بدید مال و ازدواج موقت با چه کسانی حرام است عموشم! همین افکارم بود که نمیذاشت هیچوقت اجتماعی شم. اکثر مواقع از بقیه فراریام! ازدواج با چه کسانی حرام ابدی است اتوبوس اومد. از روی صندلی ایستگاه بلند شدم و به سمت اتوبوس حرکت کردم.