حالا تو چرا به کسی از این دیدار خبر ندادی؟. ترسیدم سايت همسريابي تهران پیگیرش بشه براش دردسر درست کنه. سایت همسریابی در تهران؟گناه داره به اون گفتم.گفتم دیدمش, باهاش حرف زدم حالش خوب بوده.قسمشم دادم به سایت همسریابی تهران چیزی . نگه.اگه سایت همسریابی تهران پیداش میکرد آتیشش میزد یعنی اگه حالا پیداش کنه آتیشش نمیزنه؟. حالا دیگه نمیتونه.خیلی مظلوم شده.دیگه اون کاراییه سابقو نداره آدرسی از سايت همسريابي تهران نگرفتی؟سایت همسریابی تبیان تهران ای؟. نداد.
یکی از سایت همسریابی تهران زندگیمو حل کردی!
خوشحالم که امروز دیدمت و یکی از سایت همسریابی تهران زندگیمو حل کردی! علامت سوال دیگه ای در مورد ما برات وجود داره بپرس تا بعدش برسه نوبت سایت همسریابی شیدایی تهران شادیا...دلیل خودکشیش, معلوم نشد؟ متاسفانه نه! اما سایت همسریابی در تهران حدس میزنم رفتن سایت همسریابی تهران امید جرقه ای شد که اونم سایت همسریابی طوبی تهران از این زندگی . خلاص کنه آخه با خودکشی؟ جنون یه لحظه میاد سراغ آدم.سايت همسريابي تهران واقعا زندگیمونو سیاه کرده بود.سایت همسریابی تهران امید پسر بود و جسارت داشت و پای فرار.سایت همسریابی تبیان تهران دختر بود و شکننده, پس برای فرار از این زندگی خودکشی رو انتخاب. کرد رمان برای همیشه متاسفم.بابت پاشیده شدن زندگیتون واقعا متاسفم.
سایت همسریابی شیدایی تهران ترجیح دادم مستقل باشم!
ممنون حالا کجا زندگی میکنید؟. مامان و بابا شهر ابریشم.منم مرداویج واقعا؟جدا از هم؟. بله! سایت همسریابی شیدایی تهران ترجیح دادم مستقل باشم! پس مایه دارم شدی! مرداویج بله.مرکز مشاورمم همونجاست.البته با دوستم شریکیم.الانم میخوام این خونه رو بفروشم . یکمشو بدم جای بدهی خونم, بقیشم بریزم بحساب بابا ازدواجم نکردی.درسته؟. درسته چرا؟. از جنس شما ها خوشم نمیاد سایت همسریابی تهران چند بار پلک زد و به یکباره انگار تازه متوجه حرف سایت همسریابی تهران امید شد که جیغ بلندی کشید و! گفت: پررویی چقدر! کاری نکن سایت همسریابی شیدایی تهران، شعبه کنم بفرستمت موزه حیات وحش.