یه لیوان پلاستیکی پرت کرد سمتم که دقیق خورد وسط صورتم. یکم دردم گرفت ولی هیچی نگفتم و چشامو یه ثانیه بستم و بعد وا کردم که گفت: لیوان رو برای چی ساختن؟ خندیدم و لیوان و برداشتم از روی زمین و با همسر شیدایی گفتم: اهان به نظر کارشناسی من، اونی که لیوان رو اختراع کرده صد در صد فرد بیکاری بوده چون همسرم شیدایی و فقط باید با بطری خورد خندید و سری تکون داد و رفت. داشتم خفه میشدما. بذار حالشرور بگیرم آدم بشه. بطری همسرم شیدایی رو برداشتم، حواسش نبود و داشت با دیانا حرف میزد که در یک حرکت انتحاری کاملا زیبا و نامحسوس همه ی سایت بهترین همسر شیدایی بطریو خالی کردم روش که دادی کشید و پرید بالا یهو زدم زیر سایت همسر شیدایی.
بهش حق میدم آخه هم سایت بهترین همسر شیدایی خیلی سرد بود
بهش حق میدم آخه هم سایت بهترین همسر شیدایی خیلی سرد بود هم هوا البته، هوا یکم سرد بود یهو گذاشت دنبالم که سریع در رفتم و گفت: من تو یکیو ایندفعه باید بگیرم و اگه نگیرم همسر شيدايي نیستم همونطورکه با سایت همسر شیدایی میدوییدم گفتم: نباش سریع رفتم پشت همسر شیدایی و همسر همسریابی شیدایی رو کردم سپر خودم و گفتم: همسر همسریابی شیدایی جونی، این میخواد منو بوخوره.
نذار بخوره همسر همسریابی شیدایی خندید و گفت: باز چیکارکردی وروجک؟ با سایت همسر شیدایی گفتم: هیچی فقط یکم سایت بهترین همسر شیدایی ریختم روش دیگه. این خیلی سوسوله، به من چه؟ با همسر یابی موقت شیدایی گفت: وروجکی دیگه بعد سمت ارسلان کرد و گفت: ولش کن. همسر شيدايي سری به معنای تأسف برام تکون داد که منم براش زبونی درآوردم و رفت. از پشت متین دراومدم و گفتم: میسیی خروسک همسر شیدایی خندید که یهو یکی منو از پشت گرفت و فهمیدم ارسلان جیغی کشیدم و گفتم: منو بذار پایین ارسلان همسر شيدايي افتادم ارسلان همه ی بچه ها شروع کردن خندیدن.
الان کجای من همسر یابی موقت شیدایی داره
الان کجای من همسر یابی موقت شیدایی داره؟ الان من میوفتم زمین شلغم کوبیده میشم باید بیاید زار بزنید سر مزارم توی همین فکرا بودم که یهو بین زمین و هوا معلق موندم و شترق، افتادم توی حوض پارک و قشنگ موش شیدایی همسر موقت کشیده شدم با حرص لب زدم: همسر شيدايي موهای روی صورتم رو کنار زدم که مهراب اومد و گفت: بچه ها یه برنامه چیدم سفر شمال هفته ی دیگه ویلای ما نه نیارید همه: ایول حله پوکر و خنثی نگاهشون کردم. کلا اینا مریضن، مریض ستی که تازه اومده و بود و متوجه من شد با همسر شیدایی گفت: تو چرا اینطوری شدی؟ با حرص گفتم: من موش شیدایی همسر موقت کشیده شدم و تو داری میخندی؟