کلی کار داریما قوانین سایت همسریابی دوهمدم چشمهایش را باز کرد و متوجه شد که ادرس جدید سایت ازدواج دوهمدم با انگشت اشاره, مشغول نوازش کردن اجزای صورت اوست لبخند مهربانش را روی صورت سایت ازدواج و دوست یابی پاشید و گفت: ساعت خواب ماهی کوچولو! خوب خوابیدی؟ قوانین سایت همسریابی دوهمدم کش و قوسی به بدنش داد و گفت: اوهوم پس حالا باید سر حال شده باشی! پاشو که کلی کار داریم و بازویش را گرفت و به او کمک کرد تا از جا برخاست و گفت: تا من پرونده هایی که روی زمین ریختم رو جمع میکنم, توام پاشو حاضر شو.
ثبت نام جدید سایت همسریابی دوهمدم از جا برخاست
ثبت نام جدید سایت همسریابی دوهمدم از جا برخاست و به سمت دستشویی رفت دست و صورتش را شست و بیرون آمد ساعت شش عصر بود خوابیدن زیاد را دوست نداشت پوفی کشید و سر یخچال رفت گرسنه بود ولی داخل یخچال چیزی که میلش بکشد نبود, غذای ظهر را هم که تا ته خورده بود نا امید در یخچال را بست و برگشت که 2همدم را دست به سینه و تکیه زده به اپن دید, لبخند مهربانی زد و گفت: خوبی عزیزم؟ اوهوم توی یخچال دنبال چی میگشتی که پیدا نکردی؟ با لحن مظلومانه ای جواب داد: گشنمه ادرس جدید سایت ازدواج دوهمدم ذوقی کرد و گفت: قربونت بشم من زود حاضر شو اول میریم کافی شاپ یچیزی میخوریم, بعد میریم دنبال کارامون باشه, ولی باید یکم مواد کیک و شیرینی بگیری تا درست کنم تو خونه داشته باشیم ! اونم چشم حالا برو حاضر شو
سایت رسمی همسریابی دوهمدم از آشپزخانه خارج شد
سایت رسمی همسریابی دوهمدم از آشپزخانه خارج شد و به اتاق خواب رفت خواست مانتو سفیدش را بپوشد که بنظرش آمد کثیف شده مچاله اش کرد و پرتش کرد گوشه اتاق و به سراغ کمد رفت همان ستی که آتوسا برایش خریده بود را پوشید و از اتاق بیرون آمد 2همدم به محض دیدن ثبت نام جدید سایت همسریابی دوهمدم گفت: عزیزم, فکر کردم مانتو سفیدت رو میپوشی او با حالت تهاجمی جواب داد: میخواستم بپوشم اما کثیف بود پیرهن توام حتما کثیف شده کال سفید زود کثیف میشه 2همدم لبخندی زد و گفت: اینکه ناراحتی نداره عزیزم امشب یه ست دیگه میخریم البته من از رنگ مانتویی که الان تنته خیلی خوشم میاد بتونم پیرهن این رنگی پیدا کنم خیلی خوب میشه ولی شلوار بنفش تیره شاید نتونم پیدا کنم
سایت رسمی همسریابی دوهمدم بی حرف روی صندلی نشست
سایت رسمی همسریابی دوهمدم بی حرف روی صندلی نشست و ورود ب سایت همسریابی دوهمدم به اتاق رفت تا حاضر شود سایت ازدواج و دوست یابی در دل از لحن تهاجمی خودش متعجب شد آخر ورود ب سایت همسریابی دوهمدم که حرف بدی نزده بود پوف کالفه ای کشید و روی صندلی لم داد که 2همدم از اتاق بیرون آمد شلوار سرمه ای ستشان تنش بود با پیرهن سرمه ای هر دو از خانه خارج و سوار ماشین شدند ادرس جدید سایت ازدواج دوهمدم ماشین را روشن کرد, دنده را جا زد و گفت: مکان اولمون کافی شاپه اوهوم بعدش میریم من یه پیرهن صورتی بخرم خب بعدش میریم آتلیه چند تا از بهترین آتلیه های اصفهانو لیست کردم بریم ببینیم کدومو میپسندیم خوبه بعدم رستوران.