همسریابی آنلاین هلو - صيغه


صيغه شيدايي چگونه است؟

صيغه يابي شيدايي یک طرف صورتم رو داغ کرد جوری دستش سنگین بود که پام لیز خوردو با پشت پرت زمین شدم سايت صيغه شيدايي نعره زد: بهت گفتم

صيغه شيدايي چگونه است؟ - صيغه


تصویر صيغه شيدايي

 این طوری هم شد، اما تو خیلی لجباز تر از این حرف هایی چشم هام گرد شد!! به صيغه شيدايي نگاه کردم تو کی فهمیدی من دختر محمدم؟؟ چند هفته قبل ا ز آزاد شدن محمد با تعجب بهش نگاه کردم خواستی ازم انتقام بگیری؟؟ نه به هیچ وجه! من دوست دارم صيغه ياب شيدايي یه نگاه مشکوکی به صيغه شيدايي کرد اما بهش توجهی نکردم من از این جا میرم سايت صيغه شيدايي اون کیف خالیه برگشتم مات بهش نگاه کردم نمیذارم از ایران بری اول فقط نگاهش می کردم بعد یهو از شدت افکار مسخره ای که موندن تو ایران به ذهنم آورد زدم زیر خنده تو؟

تو می خوای نذاری من ایران بمونم؟ پس هنوز منو نشناختین محمد پلاستیک کوچیکی که دستش بود رو گرفت طرفم فقط وسایلی جزعیش رو میدم پا تند کردم به طرفش و پلاستیک رو انداختم داخل کیفم و اول گوشیمو برداشتم و زنگ زدم به صيغه يابي شيدايي که خاموش بود!! سايت صيغه شيدايي هیچ کدوم از شماره های گوشیت روشن نیستن و نه حتی اینیستاگرام و تویتر،. هیچ راه ارتباطی از با خارج از کشور نداری رفتم تو فکر مگه میشه همشون خاموش باشن!!! رفتم تو لیست، نه! واقعا تموم شماره ها پاک شدن!!!

با نفرت بهش نگاه کردم و داد زدم هر جور شده من از این جا میرم برگشتم برم که خوردم به صيغه يابي شيدايي کجا می خوای بری؟ به تو ربطی نداره یهو صيغه شيدايي دست انداخت به یقه لباسم و سرشو آورد جلو صورتم قبل از این که بدونیم کی هستم ما با هم قول و قرار داشتیم عمرا اگه بذارم حتی یه وجب ازم دور بشی دستش رو با حرص پس زدم می خوای منو زندونی کنی؟؟ می خوای با من از صيغه شيدايين انتقام بگیری! ؟؟ کور خوندی دیگه هیچی بین ما نیست داد زد: اگه دنبال انتقام بودم تا الان گرفته بودم می فهمی؟

صيغه ياب شيدايي دستشو آنقدر محکم نکش!

بی توجه به سايت صيغه شيدايي دستمو گرفت و به طرف اتاق حرکت کرد که وسط راه کمند صداش زد و دست گذاشت رو دستش صيغه ياب شيدايي دستشو آنقدر محکم نکش! نمیشه این طوری، بذار یکم حرف بزنیم درست میشه جوابشو دادم تو هیچ حقی نداری برای حرف زدن تو... تو... یه که منو پس انداختی و رفتی تا حرفم تموم شد دست محکم صيغه يابي شيدايي یک طرف صورتم رو داغ کرد جوری دستش سنگین بود که پام لیز خوردو با پشت پرت زمین شدم سايت صيغه شيدايي نعره زد: بهت گفتم این طوری با کمند حرف نزن لعنتی نفهم بی شعور تو اون لحظه دیگه همه چی برام تموم شد

دلم به صيغه شيدايين گرم بود

دلم به صيغه شيدايين گرم بود که اون هم...صيغه ياب شيدايي همش تقصیر کمند بود نمی دونستم چیکار کنم! ؟

همون جا رو زمین تو خودم جمع شدم و بی صدا اشک ریختم باورم نمی شد من همون دنیا!! زندگی با من چیکار کردی؟ صدای داد کمند بلند شد دفعه ی آخرترتون باشه دست رو دنیا بلند می کشید یک بار دیگه بخواید این کارو کنید دیگه اسمتون رو هم نمیارم. اون نه منو میشناسه و نه از گذشته خب ر داره پس می تونه هر فکری رو درباره ی من بکنه دست های کمند پیچید دورم پاشو پاشو عزیزم نمی تونم تحمل کنم این طوری باشی! بی جون تر از این حرف ها بودم که جوابشو بدم دست صيغه شيدايي خیلی سنگین بود کمند زیر بغلمو گرفت و حرکت کرد به طرف اتاق مشترکم با صيغه يابي شيدايي. .. منو رو تخت خوابوند و اومد 

مطالب مشابه


آخرین مطالب