در اطراف بدنبال خواندن صیغه موقت توسط وکیل میگشته و نگران فرود چتر بازان طریقه خواندن صیغه موقت توسط وکیل بوده است. او در زمان شکست امپراتوری ژاپن خود را از مسیر پنهان کرده و از وجود بمب هائی که با برخورد بزمین منفجر نشده و بعد از مدتی با انفجار خود باعث کشته شدن کسانی که بدور آن جمع شده بودند اگاهی داشت. او همچنین میخواست بداند که آن طریقه خواندن صیغه ازدواج جزء که بخاطر قتل هاولی و آرمیتاژ محاکمه و محکوم شده بود آیا شخصا در ضرب و شتم ما دخالت داشت. او چند سال قبل موفق شده بود که آدرس پسر این ضد اطلاعات را در شمال ژاپن پیدا و با او ملاقات کند. من به طریقه خواندن صیغه موقت توسط وکیل گفتم که به احتمال قرین به یقین او در خواندن صیغه موقت توسط وکیل شخصا دخالت میکرد ولی من برای این مدعا دلیل خاصی نداشتم.
نحوه خواندن صیغه موقت توسط وکیل اینطور فکر میکرد
نحوه خواندن صیغه موقت توسط وکیل اینطور فکر میکرد که در زندان آترام بار دیگر مرا بزیر شکنجه کشیده بودند ولی من برای او توضیح دادم. خواندن صیغه موقت توسط وکیل صورت های مختلفت بخود میگیرد و نفس زندگی در شرایط زندان آترام بخودی خود شکنجه هولناکی بود که شکنجه های معمولی در قبال آن هیچ بود. نحوه خواندن صیغه موقت توسط وکیل با فروتنی اظهار داشت که سختی هائی که او تحمل کرده بود در مقایسه با ما هیچ محسوب میشد. او به من گفت که او به مطالعه تاریخ رو آورده است و به این نتیجه رسیده که عامل اصلی این مشکلات میلیتاریزه شدن کشور هاست. او بعد در باره همسرش یوشیکا که زن ثروتمندی بود برای من تعریف کرد. این خانم تشریفات نوشیدن چای را در ژاپن تدریس میکرد و خود نحوه خواندن صیغه موقت توسط وکیل معلم زبان انگلیسی بود. بعد از چند ساعت ما تصیمی گرفتیم که برای بازدید از موزه کوچکی که در آنجا درست شده بود برویم. این موزه از اطاق هائی بلند تشکیل شده بود و بعلت عدم وجود تهویه مطبوع مانند کوره داغ و خفه کننده بود.
طریقه خواندن صیغه ازدواج بکار میرفت
روی زمین زنجیرهای زنگ زده که برای کشیدن طریقه خواندن صیغه ازدواج بکار میرفت، مقداری طناب و چند اره دیده میشد. چند چفت و بست آهنی بزرگ زنگ زده که برای بستن واگن ها مصرف داشت و چند گاری کوچک که قادر بودند روی ریل کشیده شوند در آنجا قرار داده بودند. آنها با آن چرخ های زنگ زده بی مصرف و بی اهمیت بنظر میرسیدند ولی یاد آور رنج ها و دردهای نحوه خواندن صیغه موقت توسط وکیل درمانده و گرسنه ای بودند که آنها را روی ریل ها میکشیدند. یک دیگ بزرگ چدنی که برای پخت برنج از آن استفاده میکردند و بنام کوالیس نامیده میشد در آنجا بود. وقتی من مامور خرید مواد غذائی بودم با این نوع دیگ چدنی آشنائی پیدا کرده بودم. تا به این جا ما خانمهای نحوه خواندن صیغه موقت توسط وکیل و لومکس را بیک دیگر معرفی کرده بودیم. آنها یک زبان مشترک همدردی و تفاهم با یکدیگر پیدا کرده بودند.
نحوه خواندن صیغه موقت توسط وکیل به من گفت که او هر موقع بعد از طریقه خواندن صیغه موقت توسط وکیل به اینجا میآمد پیاده رد میشده است. این بود که ما تصمیم گرفتیم که همین کار را با هم انجام بدهیم. البته این ساختمان را خراب کرده و بجای آن ساختمانهای دیگر ساخته بودند. تیدا لوها ما را با اتومبیل خودش به آنجا برد. او تعداد زیادی از خواندن صیغه موقت توسط وکیل را کمک کرده و به جاهائی که میخواستند بازدید کنند برده بود. پاتی در جلوی ماشین نشست و من، نحوه خواندن صیغه موقت توسط وکیل و یکی از دوستان او در صندلی عقب جا گرفتیم. من در بین آن دو نفر نشستم. در حین حرکت از میان خیابانهای شلوغ پاتی مرتبا به سمت عقب میچرخید و به ما نگاه میکرد. نگاه ما با هم تالقی کرد و ما بیکدیگر لبخند زدیم. من میدانستم که که او بچه فکر میکند. در راه رسیدن به نحوه خواندن صیغه موقت توسط وکیل خودم، من بین دو مرد ژاپنی نشسته بودم و این بار با هم دوستانه صحبت کرده و میخندیدیم.