همسریابی آنلاین هلو - دوستیابی


دانلود نرم افزار دوستیابی لینک جدید

دانلود نرم افزار دوستیابی لینک ازدواج کردید شما ؟ بله نامزد دارم واقعا ؟؟؟؟؟ بله ببخشید نمیدونم این جای تعجب داره ؟ سرشو تکون داد معلوم بود

دانلود نرم افزار دوستیابی لینک جدید - دوستیابی


تصویر دانلود نرم افزار دوستیابی لینک

پایین با دیدن حسان برق از سرم پرید خودمو خونسرد گرفتم و سرد سلم کردم نشستم رو به روش پس نگین یک نقشه هایی داشته که اینجوری بهم لباس داد بهش نگاه کردم چشمکی بهم زد گوشیم زنگ خورد اسم سرگرد فرزین روش نمایان شد الان وقت کاریه که می خواستم بکنم دستمو کشیدم روش و جواب دادم جانم عزیزم ؟ سلم خانم دانلود نرم افزار دوستیابی لینک مستقیم خوبید ؟ اره عزیز دلم خوبم تو خوبی ؟

خانم رادمهر آرتامم ها! حالتون خوبه ؟ میدونم اره گلم عالیم کسی اونجاست ؟ اره آرتام جان آقای عظیمی و نگین جان هستن سلم میرسونن آها پس آقای امروز عاشق و فردا فارغ اونجاست وگرنه من برای شما همون گودزیلم خنده ای کردم و گفتم: پس چی گلم ؟ از پشت خط خندید و گفت: زنگ زدم بگم ما دو روز دیگه تهرانیم بعدشم که شرط ما سرجاشه و من هفته ی بعد میام خواستگاری تا ببینیم کی کیو شکست میده! بله بله میبینیم حالا باشه دانلود نرم افزار دوستیابی لینک من باید برم کار نداری

دانلود نرم افزار دوستیابی لینک مستقیم پرید

 نه عزیز دلم برو نگهدارت مواظب خودت باش تو هم خانومم! فکر کنم از دانلود نرم افزار دوستیابی لینک مستقیم پرید و گرنه کسی پیش اون نبود که! از حرفش تعجب کردم ولی به روی خودم نیاوردم همه با تعجب نگام میکردن خنده ای کردم و گفتم: نامزدم بود جناب سرگرد اپلیکیشن دوست یابی ایرانی فرزین سرگرد دایره جنایی حسان متحیر و با بهت به حرف اومد حسان متحیر و با بهت به حرف اومد دانلود نرم افزار دوستیابی لینک ازدواج کردید شما ؟ بله نامزد دارم واقعا ؟؟؟؟؟ بله ببخشید نمیدونم این جای تعجب داره ؟ سرشو تکون داد معلوم بود خیلی کلفست دلیلشو نمیدونستم چرا ولی بعد از چهار سال میفهمیدم که کِی کلفست و کِی آروم! نگین و نگار شده بودن شبیه علمت تعجب به نگین اشاره کردم بعد اا بهت میگم سری تکون داد دانلود نرم افزار دوستیابی با لینک مستقیم خوشحال میشم توی عروسیمون ببیمنتون حتما میام مگه میشه عروسی نگار جون من نباشم ؟

نگار خنده ای کرد و با اکراه گفت: نمیتونی بیای اصراری نیست ها اتفاقا حتما میام حالا کو تا سه ماه دیگه خنده ای کردم و بعد یگ نگاه به ساعت کردم واای هشت و چهل و پنج دقیقه بود یک ربع دیگه باید مطب دکتر باشم سریع پاشدم و با یک عذرخواهی کوچیک جمعو ترک کردم رفتم بالا لباسای نگینو در آوردم و لباسای خودمو پوشیدم رژمو کامل پاک کردم.

نگین اومد توی اتاق عه دانلود نرم افزار دوستیابی با لینک مستقیم کجا میری ؟

تا توی چشم نباشم بجاش رژ قهوه ای رنگمو روی لبام کشیدم شالمو روی سرم درست کردم خواستم برم پایین که نگین اومد توی اتاق عه دانلود نرم افزار دوستیابی با لینک مستقیم کجا میری ؟

وقت دکتر داشتم نگین الانم که خیلی دیر شده برم لااقل برسم به مطب حالا وایستا دیگه نمیتونم فدات شم دانلود نرم افزار دوستیابی لینک تو بیا خونه ی ما باشه میام با رهام فقط یک روز که مهسا نباشه خنده ای کردم و گفتم: قدمت روی چشم دانلود نرم افزار دوستیابی لینک میدونی جمله ای که آخر به اپلیکیشن دوست یابی ایرانی گفتم چی بود ؟ اوهوم میدونم جمله ای که من به حسان گفته بودم نه ؟ اره دقیقا! راستی باید قضیه این آقا دانلود نرم افزار دوستیابی لینک مستقیم بگی باشه حتما باهاش روبوسی کردم رفتم پایین با سهیل جون و نگار دست دادم به حسان رسیدم حافظتون آقای عظیمی  خوشبخت بشید ممنونم ازتون. .....هفته ی دیگه عقدمونه تشریف بیارید حتما اگه تونستم میام

مطالب مشابه


آخرین مطالب