که احساس میکردم نقطه قوت جذابیتش همین موهای خوش بیتالک برنامه چت و دوستیابی. نگاه آشفته ش رو به من دوخت اما من انگار میخ چشماش شده بودم.چشماش عمق عجیبی داشت، احساس کردم که با یه نگاه به چشماش میشه به تمام اسرار درونش پی برد، چه هیجانی تو چشماش نهفته بود. سرخ شده بود.انگار کمرش زیر این نگاه گستاخ برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی خم شده بود که بی هیچ حرفی بلند شد و رفت.خودمم باورم نمیشد که انقدر راحت به یه غریبه زل زدم تا از خجالت از جاش پاشد و رفت. چندبار زیر لب زمزمه کردم: برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی...نصب بیتالک جدید بدون فیلتر... تازه خونه رسیده بودم که تلفن زنگ خورد، گوشی رو برداشتم.صدای بیتالک برنامه چت و دوستیابی بود، بدون کوچکترین کلامی گوشی رو گذاشتم و به اتاقم رفتم. از کارم راضی بودم، باید یه جوری تلافی این همه دل شکستگی رو سرش در می آوردم.
فکرم پیش نصب بیتالک جدید بدون فیلتر بود
تمام فکرم پیش نصب بیتالک جدید بدون فیلتر بود، ازش خوشم می اومد. حرکاتش، اخلاقش، چهره ش. ..به دلم نشسته بود. اگه واقعا منو بخواد، شاید منم تن به ازدواج بدم و بشم معشوق قصه درونم جنگ شدیدی برپابود، با خودم و دلم کلنجار می رفتم.تمام فکر و ذکرم فرهاد شده بود، به حرفاش فکر می کردم به ظاهرش و به اینکه چه جور شخصیتی داره، ولی بعد از یه خرده فکر کردن با خودم می گفتم هر چیزی ارزش فکر کردن نداره، آیا واقعا برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی ارزشش رو نداشت؟ با دست پس میزدم و با پا پیش می کشیدم.چرا اینجوری شده بودم، انگار قدرت تصمیم گیری نداشتم. نیمه های شب بود. بارون قشنگی می اومد. دلم تنگ بود اما نمی دونستم برای کی؟
سردرد شدیدی داشتم با اینکه ساعت از: هم گذشته بود اما احتمال دادم که شاید سینا تو سالن باشه. روسری سر کردم و به آشپزخونه رفتم تا قرص سردرد بردارم.یه قرص خوردم و روی مبل نشستم و سرم رو با دستام نگه داشتم، صدایی آشنا سکوت تنهایی رو شکست. با خودم فکر کردم شاید تو خیاالت یه همچین صدایی رو شنیدم چون تو اون وقت شب به نظرم بودنش تو خونه محال هنوز هم بی خوابی میاد سراغت؟
بود ولی برای اینکه مطمئن بشم کسی نبوده سرم رو بلند کردم و به اطرافم نگاه کردم، خودش بود، بیتالک برنامه چت و دوستیابی روبروم روی مبل نشسته بود وبه من چشم دوخته بود. تو تاریکی شب فقط چشماش رو می دیدم که بهم زل زده و منتظر جوابه. گفت: ازم دلخوری خانم دکتر؟ با دلخوری و حرص گفتم: چرا اومدی؟می موندی وقتی خدمتت تموم شد به خونه برمی گشتی. بعد از اون تلفن دیگه طاقت نیاوردم، امروز هم که زنگ زدم قطع کردی. حقّت بود، حتی برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی نباید جوابتو بدم. از این به بعد میخوام بی انصاف باشم، تو هم دیگه بیتالک برنامه چت و دوستیابی نیست برای من بزرگتری کنی چون میخوام برای خودم زندگی بی انصافی نکن هستی!!
اتفاقی که نباید میفتاد افتاده دانلود بیتالک فارسی با لینک مستقیم
بهم نزدیکتر شد و گفت: من غلط کردم. دیگه فایده ای نداره. اتفاقی که نباید میفتاد افتاده دانلود بیتالک فارسی با لینک مستقیم. اگه تا حالا تکیه گاهم بودی بدون که دیگه نیستی.فراموش کن خواهر برادری مونو.فراموش کن که من هستم... فراموش کن.همه چی رو.... چه جوری؟ دانلود بیتالک فارسی با لینک مستقیم که تا حالا فراموش کرده بود.