اوکی چمدون ها رو گذاشتم جلوش و اون هم پشت پرده لباس هاشو رو عوض کرد آنقدر شیطونی کرده بود و این ور اون ور رفته بود از خستگی چشم هاش باز نمی موند! اولین شب عروسی به آخر رسید و ما برگشتیم به هتل.. . اما آهنگ تولدت مبارک قدیمی به جای این که بر اتاق خودش تا من در اتاقم رو باز کردم وارد شد و مستقیم رفت خودش رو پرت کرد رو تخت من!
با تعجب وسط در خشکم زده بود که آهنگ تولدت مبارک قدیمی شماعی زاده با صدای بی حال گفت: دوست ندا رم تنها بمونم تو اون اتاق شب بخیر این بشر باز با یه لباس راحتی گرفت خوابید و منو آواره کرد! آهنگ تولدت مبارک قدیمی بچه گانه می تونستم ازش چشم بردارم، و نه با خیال راحت می تونستم نگاش کنم! قشنگ می تونستم حس کنم که دوست داره تو آغوشم بگیرمش و هر بار که می اومد تو بغلم یه لبخند میزد و سریع خوابش می برد و من می موندم و یه آهنگ تولدت مبارک قدیمی شماعی زاده چه کنم و چه کنم و لحظه های برزخی که فقط تو آغوش گرفتنش رو برام زهر میکرد...
آهنگ تولد تولد تولدت مبارک قدیمی روز بعد به اسرار آهنگ تولدت مبارک قدیمی صبح رفتیم برای گشت تو شهر و یه لباس محلی ترکمنی قرمز رنگ کرد تو پاچمونو یه دونه قایمکی وسط خیابون بوسم کرد! خیلی پرو بود!! آهنگ تولدت مبارک قدیمی بیا شمعارو فوت کن من می گفت برام لباس رو بخر من پولش رو بهت پس میدم، همچین با غرور می گفت که خندم گرفت! انگار نه انگار واسه خانم پونصد ملیون الکی خرج کردم!
آهنگ تولدت مبارک قدیمی بی کلام کوچولو باموهای بلندش
از سر شیطنت ها و خنده های آهنگ تولدت مبارک قدیمی بچه گانه متاسفانه همه به منه گنده و آهنگ تولدت مبارک قدیمی بی کلام کوچولو باموهای بلندش نگاه می کردن، آنقدر تو چشم بودیم که خجالت می کشیدم اما آهنگ تولد تولد تولدت مبارک قدیمی ول کن گشت و گذار نبود بالاخره دست از سر کچل من برداشت و راهی خونه پدر زن حمید شدیم...
دلم می خواست داخل اتاقی که رفت و آمد کم بود کمی استراحت کنم اما آهنگ تولدت مبارک قدیمی شماعی زاده هی دستم رو می کشید و میگفت بریم تو دهات بگردیم، آهنگ تولدت مبارک قدیمی بیا شمعارو فوت کن آخرش هم با قهر ولم کرد رفت و من هم بخاطر بی خوابی دیشب ناخواسته به خواب رفتم.. .
آهنگ های تولدت مبارک قدیمی همه مهمون ها دارن
با صدای ضربه ی در از خواب پریدم پدر حمید بود که ازم معذرت خواهی کرد و گفت که بهتر بیدار شم آهنگ های تولدت مبارک قدیمی همه مهمون ها دارن میان و خونه شلوغ شده از جام بلند شدم و رفتم کنار چشمه تا با آب خنکش صورتم رو آب بزنم تا آب به صورتم خورد دلشوره ی آهنگ تولدت مبارک قدیمی افتاد به جونم!
- نکنه باز داره یه جا گند بالا میاره!
- از جام بلند شدم و دست به کمر تا جایی که دید داشتم رو چک کردم، اما ندیدمش!
- برگشتم خونه از آشناها درباره آهنگ تولدت مبارک قدیمی بچه گانه پرسیدیم که یکی گفت آخرین با ر وقتی دنبال یه خر بود دیدتش!
- باز مثل آواره ها افتادم تو کوچه های دهات دنبال خانم گشتن.. .
- تا بالاخره بالای یه سر پایینی طولانی سوار یه خر دیدمش که افسارش دست یه پسر جوون بود!
- یعنی کارد میزدی خونم در نمی اومد!
قدم تند کردم به طرفش و تا رسیدم داد زدم آهنگ تولدت مبارک قدیمی بیا شمعارو فوت کن که یهو خر رم کرد و شیهه کشید و تو سراشیبی سرعتش رفت بالا که با جیغ آهنگ تولدت مبارک قدیمی شماعی زاده بدتر خره رم کرد که پسر با لحجه داد زد: الان میندازتش داد زدم: آهنگ تولد تولد تولدت مبارک قدیمی سفت بگیرش منو و اون پسر دوتایی دوییدم اما خره خیلی سریع می رفت! به زحمت با اون هیکل گنده خودمو بهش رسوندم آهنگ تولدت مبارک قدیمی بپر رو من بدو آهنگ تولدت مبارک قدیمی بچه گانه با ترس فقط جیغ میزد دوباره تکرار کردم واین بار یکم به خودش جرعت داد و از خر کمی فاصله گرفت و دست هام روباز کردم حالا بپر بدو خیلی ناشیانه و کوتاه پرید که مجبور شدم خم بشم تا قبل از خودن زمین بگیرمش که بدتر خودم تعادل رو از دست دادم افتادم روی من.. . چند لحظه هر دو توشوک بودیم تا به خودم اومدم دست انداختم به شونه آهنگ تولدت مبارک قدیمی بی کلام آوردمش بالا خوبی ؟ آهنگ های شاد تولدت مبارک قدیمی خوبی ؟ یه نفس راحت کشیدم و اول اون رو بلند کردم