به من کمک می کرد مثلا! ؟ از جام بلند شدم و رفتم کنارش رو سنگ ها، اما این بار فرار نکرد، اما گارد گرفت جلوم که الکی مثلا ترسید از اهنگ تولد عربی! میشه بریم بالای آهنگ تولد عربی حبیبی کوه غروب رو ببینیم ؟ جلوی آفتاب ایستادم آره اما امروز نه، مهمون ها اومدن باید بریم پس بهم قول بده فردا میریم یه فکری اومد تو ذهنم نظرت چیه بریم طلوع اهنگ تولد عربی سعد المجرد رو ببینیم ؟ دست گذاشت روصورتش و با ذوق گفت: واقعا! ؟
آره بعد از مهمونی حرکت می کنیم و میریم بندر ترکمن خوبه ؟ عالی عالی دستم رو صاف گرفتم جلوش و اون هم کف دستش رو زد رو دستمو با همون لباس های خیس راهی خونه شدیم و تا جایی که راه داشت بدون تو چشم بودن رفتیم اتاق برای عوض کردن لباس هامون من سریع عوض کردم اما اهنگ تولد عربی معروف اینستا درگیر مدل پوشیدن لباس محلی بود رفتم کمکش و با هم فکری هم بالاخره تنش کرد لباس رو و بعد روسری رو از رو یه کلیپ آهنگ تولد عربی شاد یاد گ رفت و بست موهای بلند شم پشتش زیر روسری مونده بود اما باز بود وقتی حاضر شد، اومد جلو اهنگ تولد عربی سعد المجرد و چرخید خوبه؟
عالی فقط نزار موهات بیاد بیرون چشم بریم ؟ اهنگ تولد عربی از اتاق خارج شدیم و کنار هم با لبخند راه افتادیم به سمت خونه ای که خانم ها بودن.. . وقتی اهنگ تولد عربی ریمیکس رفت من هم به سمت مردونه رفتم داخل بیشتر مهمون ها لباس محلی پوشیده بودن و فقط فامیل های حمید عادی بودن، امیدوارم این مسئله های تفاوت فرهنگ زندگی شون رو خراب نکنه! بعد از صرف شام بدون معطلی خداحافظی کردیم و با اهنگ تولد عربی ریمیکس به راه افتادیم تا هر چه زودتر برسیم به اهنگ تولد عربی سعد المجرد و تو اهنگ تولد عربی معروف اینستا چادر بزنیم.. .
آهنگ تولد عربی شاد هم برسی کرده بود
آهنگ تولد عربی یوم میلاد القمر ساعت نزدیک های سه نصف شب بود که رسیدیم به یه جای مناسب واسه چادر زدن و خوابیدن آهنگ تولد عربی شاد هم برسی کرده بود که بدونیم خورشید از کجا طلوع می کنه تا جای خوبی باشیم برای دیدنش همه جا تاریک بود و تنها چادری که وجود داشت ما بودیم آهنگ تولد عربی حبیبی ترسیده بود و اهنگ تولد عربی منو ول نمی کرد! حتی نمیزاشت راحت کارهام رو انجام بدم! بعد از نصب چادر سریع رفت داخلش و فلش گوشی من رو روش کرد تا روشن بشه بعد از اطمینان از ماشین من هم دوتا پتویی که مجبور به خریدشون شدیم رو آوردم داخل و زیپ رو کشیدم کوچیک بود و ب رای من تکون خوردن داخلش واقعا سخت بود. نشستم و به اهنگ تولد عربی ریمیکس که یه گوشه جمع شده بود نگاه کردم.. .
اذیتش کردنش الان حال میداد نه ؟ مثلا شبیه یه مرد که جن زده شده ؟ یا یه زامبی می رفتم طرفش ؟ نه اهنگ تولد عربی سعد المجرد منم همچین که این همه سال آروم بودم آروم نیستما یکم هنوز روحیه های انسانی ته ته وجودم مونده.. . اهنگ تولد عربی معروف اینستا از پتو ها رو انداختیم زیر و اون یکی رو دادم به آهنگ تولد عربی شاد چون خودم احتیاج نداشتم.
آهنگ تولد عربی یوم میلاد القمر هم گفتم بیاد
دراز کشیدم سر جام و به آهنگ تولد عربی یوم میلاد القمر هم گفتم بیاد سریع بخوابه تا برای طلوع خواب نمونیم باز نا خواسته فکرهای شیطانی میزد به سرم که جیغش رو در بیارم! مثلاً وقتی خوابه بشینم و زُل بزنم بهش بعد یهو بیدار بشه و من باز هم همون طوری بهش نگاه کنم ؟ یا که.. .یا که.. . از شدت خنده دار بودن این فکر ناخودآگاه صدای خندم بلند شد که دنیا جیغ زد: اهنگ تولد عربی چته ؟ چرا الکی می خندی!!
این که نزده می رقصه!! آهنگ تولد عربی سعد صدای خندم رفت بالا که این بار بالشت رو برداشت و گرفت جلوی خودش جنی شدی ؟ نه واقعا دیگه نمی تونستم آروم بمونم خندمو خوردم و با چهره ای مات بهش نگاه کردم من یه اهنگ تولد عربی معروف اینستا خبیث تو جسم باربدم اهنگ تولد عربی ریمیکس جیغ زد و بالشت رو گرفت جلو صورتش باربد! باربد ؟؟ رفتم جلوتر و بالشت رو کشیدم که این بار چند تا پشت سر هم جیغ فوق بنفش کشید!! یعنی اگه تنها نبودیم این جا، همه جمع می شدن تا ببین چی شده! دست گذاشتم رو دهنش از فرصت سو استفاده رو کردم تو بغلم گرفتمش و برگشتم سر جام خوابیدم..