
اینطوری روم حساس نبود: /آخه این با عقل جور در میاد؟بله خب تقصیر شانس خودمه دیگه پوفی کشیدمو به سمت ساعت برگشتم شش و پنج دقیقه شده بودم یکهو از جا پریدم به سمت پله ها دویدم تند تند ازشون باال رفتم اصال یادم نبود که ساعت شش باید بیدارش کنم روبه روی اتاقش که ایستادم نفس عمیقی کشیدم و سعی کردم به اهنگ عاشقی ممنوعه رضا بهرام متن مسلط باشم به آرومی در اتاقشو باز کردم سرکی به داخل کشیدم و وارد اتاقش شدم اما درو نبستم به سمتش رفتم
- آروم صداش زدم آقا آهنگ عاشقی ممنوع؟ اما تکونی نخورد یکم دیگه بهش نزدیک شدم باز صداش زدم اما انگار نمیشنید اینبار یکم صدامو بالاتر بردم که فقط تکون خفیفی خوردو یکم اخم کرد دستمو سمت بازوش بردم تا تکونش بدم اما سریع دستمو عقب کشیدم نمیتونستم بهش دست بزنم هم خجالت میکشیدم هم اینکه نمیخواستم فکر الکی دربارم بکنه دست به کمر پوفی کشیدمو بهش نگاه کردم به سمت راست خوابیده بود و پتورو هم روی اهنگ عاشقی ممنوع متن کشیده بود آقا آهنگ عاشقی ممنوع؟
- بیدار شید...تا این حد خوابتون سنگینه؟ نخیر انگار نه انگار دارم صداش میزنم پسره خرفت حرصی نگاش کردم باز صداش زدم آهنگ عاشقی ممنوع کامل؟پاشا خان؟آقا آهنگ عاشقی ممنوع رضا؟ای بابا انگار دارم عممو صدا میزنمیکهو چشمم به لیوان کنار تختش افتاد با شیطنت خاصی یه ابروم باال پرید بعد دوباره به سمت آهنگ عاشقی ممنوع کامل که توی خواب فرو رفته بود برگشتم نمیدونم این کارو بکنم چه عکس العملی نشون میده اما خب چی کار میکردم وقتی بیدار نمیشد؟
- تازه میتونستم انتقام اینکه بهم تهمت زدو قضاوتم کردرو هم ازش بگیرم این فکر میکنه آهنگ عاشقی ممنوع رضا بهرامی دختر سربه زیرو آرومیم نمیدونه وقتش برسه چه آهنگ عشق ممنوع به سمت لیوان که تا نصفه پر آب بود رفتم وقتی از روی میز برش داشتم بهش نگاه کردم بعد به سمت در برگشتم ببینم بازه اینطوری میتونستم بهتر و سریعتر فرار کنم خواستم آبو روش بریزم اما لبخند پلیدی روی لبام نشست بذار دوتا شوک بهش وارد کنم اینطوری بهتره یکیش انتقام قضاوتم و اون یکی هم انتقام غذایی که به زور به خوردم داد سری به نشونه تایید تکون دادم یکم ازش فاصله گرفتم
اهنگ عاشقی ممنوعه رضا بهرام متن نشون میده
بی خیال چهره جذاب و درعین حال مظلوم غرق در خوابش شدم حتی به اینکه بیدار بشه چه عکس العملی از اهنگ عاشقی ممنوعه رضا بهرام متن نشون میده اهمیت ندادم به خاطرهمین جیغ فرابنفشی کشیدم که باعث شد سیخ سرجاش بشینه و گیج و منگ به اطراف نگاه کنه هنوز از هپروت بیرون نیومده بود که لیوان آبو با یه حرکت پاشیدم تو صورتش برای یه لحظه نفسش قطع شد با چشمای گرد شده بهم نگاه کرد حواسش که سرجاش اومد عربده کشید:
آهنگ عاشقی ممنوع شهرزااااااااااااااااد و این حرفش کافی بود برای اینکه پتوشو با خشونت کنار بزنه و به سمتم خیز ببره اما من فرز تر از این حرفا بودم چون همون لحظه سریع دویدم بیرون اما پاشا کوتاه بیا نبود با دو وارد سالن طبقه باال شدم و پشت مبال قایم شدم آهنگ عاشقی ممنوع رضا با عصبانیت بهم نگاه کرد با لحن تهدید آمیزی گفت: آهنگ عاشقی ممنوع وایسا؟چرا داری فرار میکنی ها؟چیه شجاعتت به کار افتاده؟ میخوایی مثال چی کار کنی؟منو بکشی هم این حقیقت عوض نمیشه که چه طوری بیدارت کردم بعد زبونی براش دراوردمو دوباره فرار کردم که اولش باعث شد آهنگ عاشقی ممنوع رضا چشماش گرد بشه اما بعد کم کم از شدت خشم فوران کردو عین یه ببر زخمی که شکارشو ازش گرفتن دنبالم کرد از یه طرف از ترس داشتم سکته میکردم از یه ورم از شدت هیجان نمیتونستم نخندم
برای بدبختی آهنگ عاشقی ممنوع رضا بهرامی بود
این فکر میکنه دارم مسخرش میکنم بیشتر سگ میشه درحالیکه برای بدبختی آهنگ عاشقی ممنوع رضا بهرامی بود داشتم میخندیدم چون میدونستم دستش بهم برسه زنده از زیر دستو پاش بیرون نمیام آهنگ عاشقی ممنوع کامل وایسا اهنگ عاشقی ممنوع زندگی خیره سر...حاال بهت نشون میدم دارم بهت میگم وایسا پشت مبل ایستادم اونم اون طرف ایستاد با تهدید بهم نگاه کرد وقتی نگاهش به چهره شیطون و خندون اهنگ عاشقی ممنوع متن می افتاد حرص خوردنش بیشتر میشد جلوی تیشرت جذب تنش یکم خیس شده بود به خاطرهمین با چشم و ابرو به لباسش اشاره کردمو گفتم: بهتره بری عوضش کنی سرما نخوری