بعدش شدت خندش زیاد شد. با حرص جیغی خفیفی کشیدم و رفتم سمتش و شروع کردم مشت زدن بهش و همونطور که میزدمش اونم میخندید و بدتر حرصم در میومد روانی مریضی سایت دوستیابی ایرانیان مقیم امریکا، مریض خل و چل و دیوونه چرا نمیمیری سایت دوستیابی راحت بشم؟ خاک تو سرت کنن روحم از تنم جدا شد لعنتی قبض روح شدم خیلی بدی کثافت وقیح یکم دیگه فحش کاریش کردم و بعد از اینکه حسابی آروم شدم پوفی کشیدم که دیدم هنوز داره از خنده قهقهه میزنه چرا سایت دوستیابی ایرانیان خارج از کشور بشر اینقدر خره؟ به جای اینکه عصبی بشه بگه چرا میزنی، هنوز داره به قیافه ی سایت دوستیابی در ایران موقع سکته ناقص زدن میخنده.
انقدر خندید که سایت دوستیابی ایران بیست از خنده هاش خندم گرفت
سایت دوستیابی بین المللی رایگان و گاو کن سایت دوستیابی و خر انقدر خندید که سایت دوستیابی ایران بیست از خنده هاش خندم گرفت و شروع کردم خندیدن اونشب، تهران پر شده بود از صدای خنده های ما انگار دیوونه بودیم حال با حسرت به ستاره ها نگاه کردم، ولی آسمون، مثل دل سایت دوستیابی ایرانیان ترکیه امشب خاموشه آسمون تو چرا دلت میگیره؟ عاشقای دیگه ای هم هستن که هنوز از هم جدا نشدن و و دلشون میخواد ماه و ستاره های تورو ببینن ما که از هفت آسمون یه ستاره ها هم نداریم پس خاموش نباش لبخند تلخی زدم و سرم و انداختم پایین. ممد. با اینکه ساعت یک و دو شب بود ولی به پیشنهاد رضا و عسل اومدیم یه جایی که کل تهران زیر پامون بود بچه ها هم داشتن از فرصت استفاده میکردن و فیلم و استوری میگرفتن؛ ولی سایت دوستیابی دلم گرفته بود چون الان کسی که دوسش دارم نیست کنارم یعنی الان کجای شهر به این بزرگیه؟
کجای سایت دوستیابی ایرانیان مقیم امریکا شهر و باید دنبالت بگردم بیمعرفت
کجای سایت دوستیابی ایرانیان مقیم امریکا شهر و باید دنبالت بگردم بیمعرفت؟ تو حال خودم بودم که متین گفت: دیدی داداش؟ همیشه زندگی روی خوشش و به ما نشون نمیده ولی ای کاش بشه وقتی میخواد روی بدش و نشون بده، یکم آروم نشون بده الان تو نیاز داری به بودن ترلان و سایت دوستیابی ایران بیست به بودن نیکا سری تکون دادم و آهی از ته دلم کشیدم و گفتم: انگار اگه به خاطر ترلان نبود سایت دوستیابی در ایران عاشق نمیشدم اگه بخاطر اون پست فطرت پروانه نبود و کار احمقانه ی سایت دوستیابی ایرانیان ترکیه، هیچوقت الان اینطوری نبود وضعیتمون ولی اگه، حدیث نبود تو اصلا ترلان و نمیدیدی که بخوای عاشقش بشی فکر کنم عاشق شدنت و مدیون اونی لبخند تلخی زدم و زیر لب گفتم: وروجک بعدش رو کردم به متین و گفتم: راستی؛ رابطهی تو و نیکا چی شد؟ سایت دوستیابی ایرانیان انگلستان پوفی کشید و گفت: چی بگم آخه؟ حدیث و سایت دوستیابی ایران بیست و ستی، چند بار رفتن دم در خونشون ولی نیکا گفته نمیخواد کسی و ببینه تنها کسیم که میره پیشش مهدی، که اونم میگه چند بار خواسته ماجرا رو بهش بگه ولی نیکا کلی عصبی شده و گفته اگه حرفی بزنی نه سایت دوستیابی نه تو نمیدونم باید چیکارکنم دیگه با لبخند تلخی نگاه چهره ی غمگینش کردم و بعد دستم و انداختم دور شونش و گفتم: مهم سایت دوستیابی بین المللی رایگان که، هرچی بشه بازم سایت دوستیابی ایرانیان ترکیه و تو با همیم مگه نه؟ نگاهم کرد و گفت: همیشه باهمیم یهو صدای وروجک خلوت برادرانه ی سایت دوستیابی در ایران و متین و شکست و گفت: شما دو تا چی میگین؟