
کوله امو از شونه ام برداشتم و رفتم توی حیاط و انداختمش کنار دیوار و گفتم: آقا ده تا سبد! هر کی باخت باید پیتزا بده! یه نگاه به xnxubd 2018 frame x factor 2017 دانلود فیلم کردن منم رفتم جلو توپو از دستشون گرفتم تا به خودشون بیان یه دریبل زدم و انداختم توی سبد و گفتم: یک هیچ! هر سه تاشون با هم به سمت من هجوم آوردن و داد زدن
با xnxubd 2018 frame x factor 2017 دانلود فیلم!
من با xnxubd 2018 frame x factor 2017 دانلود فیلم! با چشمای وق زده بهشون نگاه کردم که داشتن همو می جویدن یهو داد زدم: بسه دیگه! سه تایشون یه لجظه مکث کردن ای ول جذبه نیشم باز شد و گفتم: هیچی بزنین! و به سمت توپ دویدم و برش داشتم و شروع کردم به دریبل زدن تا بیان به من برسن توپ دومی هم توی سبد بود دو هیچ! هر سه تا باقیافه ای نزار نگام میکردن توپو پاس دادم به xnxubd 2018 frame x factor 2017 دانلود فیلم و دست به کمر گفتم: بیاین وایسین پرتاب آزاد ببینم چکاره این! هر سه تا قطار شدن کنار هم: نفری دوتا! xnxubd 2018 frame x factor 2017 دانلود فیلم ریمیکس با تمرکز هر دوتا رو گل کرد سر تکون دادم 2019 xnxubd 2018 frame x factor 2017 دانلود فیلم یکی رو گل کرد و یکی رو زد به حلقه و چلمگ هیچ کدوم و گل نکرد توپ و برداشتم و خواستم بگم یارم کیه که xnxubd 2018 frame x factor 2017 دانلود فیلم ریمیکس با نیش باز کنار من ایستاد و گفت: خوب تکلیف معلوم شد من و xnxubd 2018 frame x factor 2017 دانلود فیلم! یه نگاه بهش کردم و گفتم: نچایی! ؟
xnxubd 2018 frame x factor 2017 دانلود فیلم ریمیکس رو هولداد
نخیر من و ! باسرعت به سمت من دوید و xnxubd 2018 frame x factor 2017 دانلود فیلم ریمیکس رو هولداد یه طرف و گفت: ای ول! xnxubd 2018 frame x factor 2017 دانلود فیلم ریمیکس جدید با اخم گفت: یعنی چی! من هر دوتا رو گل کردم! با خونسردی گفتم: خوب از همه قوی تری پس! نمی شه که ما دوتا قوی تر با هم باشیم این دوتا مکث کردم می خواستم بگم قوزمیت که پشیمون شدم هنوز برای به کار بردن این الفاظ زود بود این دوتا ناشی هم با هم! 2019 xnxubd 2018 frame x factor 2017 دانلود فیلم اعتراض کرد: ما ناشی هستیم؟ بله! نیستین؟ سرشو خاروند و گفت: آخه امسال اولین سالیه که بسکت تو مدرسه داریم تا حالا همش فوتبال بود و تنیس روی میز و از این آشغالا! xnxubd 2018 frame x factor 2017 دانلود فیلم ریمیکس جدید هم ناامیدانه ادامه داد: از این همه شاگرد پنج نفرم بسکت دوس ندارن همه می خوان تو تیم فوتبال باشن! همون لحن ناامید گفت: دو یک! و به ما نگاه کرد که هر چهار تایی زدیم زیر خنده! دویدم سمتش تا توپ و بگیرم و بازی رو شروع کردیم عرق از سر و کله همه مون می ریخت